آنچه در وب میپسندم

هرآنچه میبینم ومیپسندم اینجا ستــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آنچه در وب میپسندم

هرآنچه میبینم ومیپسندم اینجا ستــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آخرین نظرات

عاشقانه های شهدا3

سه شنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۴۳ ق.ظ
شهیدمحمد ابراهیم همت

ღღ♥ღღ ஜ عاشقانه ها ஜ ღღ♥ღღ


در(( پادگان الله اکبر))اسلام آباد غرب بودیم،که یک روز حاجی رفت

تاسری به خانواده اش بزند.وقتی برگشت،دیدم لباسهایش خیس

شده.گفتم:((چی شده؟))چیزی نگفت.بعداز اصرارمن،گفت:((منزل که

رفتم خانمم نبود.نگاه کردم،دیدم لباسهای کثیف مهدی درحیاط

افتاده.نشستم وهمه ی لباسهارا شستم.))در حین شستن لباس

هاخانمش آمده بود وازحاجی گله کرده بود.حاجی هم به اوگفته

بود:((میخواستم نیم ساعت هم شده درزحمتهای تو شریک باشم.))



منبع:شهیدان این گونه بودند،ج2
  • ۹۲/۰۷/۳۰
  • بخوان ولی تامل کن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی