سلامتی همه ی امام حسینیا،
خوبا ،
گلچینا،
زخمیا
خسته ها ،
با ادبا
بامراما ؛
بدردبخورها ؛
سینه سوخته ها ؛
جگردارا؛
رزمنده ها ؛
خط شکنا ؛
تیربارچی ها؛
آرپی جی زن ها ؛
تخریب چیا ؛
ادواتیا؛
بیسیم چیا ؛
قناسه زنا ؛
امدادگرا.......
صــــــــــــــلواتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفته ب بسیج به بسیجیان مبارکــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مراقب باش!
هرکسی لیاقت ِ داشتنش را ندارد!
دلت را می گویم...
.
.
چشم ِ دلت را باز کن
به روی واقعیت های این دنیای ناشناخته و عجیب!
نگذار هر کجا که خودش خواست جا بماند!
حواست که نباشد
گم می شود
به همین سادگی . . .
دلت را می گویم...
دست ِ دلت را محکم تر بگیر
گفــت :
هنــوز با ایـن گرانی ها پای " انقــلاب و آرمانهایش " هستــی ؟
گفتــــــم :
در مکتب ِ امــام حسیــن (ع) ممکــن است زمــانی آب هــم برای نوشیـــدن نــداشته باشـــیم !
پـس هنـــوز اوّل ِ راهیـــــــــــــم...
للحق
طرح نوشت : خوب نیست! یعنی زیبنده ی شما نیست که آبروی چندین ساله سخنوری تان را پای کاندیداها خرج کنید. تلخ است برای مردمی که سالیان است پای منبر شما نشسته اند، حالا ببینند منبرتان را اینگونه خرج سیاست می کنید. بی شک دیانت ما عین سیاست ماست، لکن سیاست بازی را بگذارید برای اهل اش. شما برای ما روحانی بمانید حضرات سخن ور معروف!
للحق
طرح نوشت : روزهای عجیبی شده. مردم متحیر در انتخاب میان جماعت خودخواه اصولگرا، که هیچ یک حاضر به گذشت و ائتلاف نیستند و همگی انگاری نعوذبالله حکم حضور از خود حضرت حق ستانده اند که تا ثانیه ی پایانی حماسه سیاسی شما مردم در صحنه باشند. اما چرک آلود تر از این حیرت، نفرت کورکورانه ی بعضی از ما به ظاهر دین مداران است نسبت به بعضی کاندیداها. این که به قالیباف رای می دهیم یا به جلیلی به والله نه دشمنی با حضرت علامه است نه خصومت با آیت الله! نه قالیباف منافق است نه جلیلی تندرو! برادران و خواهران خوبم. به احدالناسی مربوط نیست که نظر شما چرا فلانی نیست یا هست. اما نکته مهم در این گفتار و در هیاهوی آن افکار، انتخاب آزادانه و به دور از تعصب و افراطی گری ست.
پانوشت : بر خلاف رویه ی دوستان خوبم، باورم هست که رای ناقابل خودم را مستور نگه دارم. منت گذاشته و توقف ننمایید که مانع کسب است! راستی سوای انتخابات، نیم نگاهی هم به حجاز و پادشاه اش داشته باشید. یکی از نشانه های قوی آمدن موعود، همان جاست.
کاملا بی ربط: کاش دهخدا می دانست که دل تنگی معنا ندارد. درد دارد!
وقتی اون روز آقای همسایمون اومده بود دم در. چادر سر کردم و رفتم قبض ها رو ازش گرفتم .برگشتم دیدم با لبخند بهم خیره شدی گفتی:
«خوشم اومد چه با وقار برخورد کردی,بدون عشوه و طنازی»
««««اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری»»»»
وقتی درعین حال که منو به فعالیت اجتماعی و درس خوندن و فعالیت در دانشگاه تشویق می کردی؛ هرازچندگاهی یادآوری می کردی که:
«غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه»
«««««اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری»»»»»
وقتی حواسم نبود و کمی روسری ام لیزخورده بود و موهام دیده می شد با لبخند گفتی:
«موهات بیرونه ها خانومی!»
درحالی که موهام رو قایم می کردم نگاهی به زنهای اطرافم تو خیابون انداختم. شرم آور بود. شوهراشون چه بی خیال.
««««اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری»»»»
وقتی اون روز تو باغ همه ی خانومها رو جو گرفته بود و جلوی همه قهقهه می زدن و شوهراشون هم بی خیال نشسته بودن و تماشا می کردن وقتی منو هم به جمعشون دعوت کردن؛ آروم تو گوشم گفتی:
«مواظب وقار و متانتت باش عزیزم»
«««««اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری»»»»»
عشق
هوالمصور .
وَ کَأَیِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ .
و چه بسیار جاندارانى که نمىتوانند متحمل روزى خود شوند , خداست که آنها و شما را روزى مىدهد و اوست شنواى دانا .
سوره مبارکه عنکبوت آیه شریفه ۶۰
مادرانه
می گویند دعای مادر اگر پُشت سرت باشد٬
به جاهای خوب می رسی!
به جاهای خیلی خوووب...
پ.ن: قالت: الهی و سیدی اسئلک بالذین اصطفیتهم و ببکاء ولدی فی مفارقتی، ان تغفر لعصاه شیعتی و شیعة ذریتی: پروردگارا! بزرگا! به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریههای حسن و حسین در فراق من، از تو میخواهم از گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من در گذری. ذخایر العقبی. ص۵۳.
پ.ن: برای مادرم زهرا (س)
علیرضا قزوه: بهار هم یکی مثل ماست که سرش کلاه نمیرود. کلاه از سر باد بر میدارد و به کلاهبردارهای سیاستمدار که ادای فرهنگ را درمیآورند، میخندد. بهار تاریخ مصرف ندارد اما آدمهای زنده باد من و زنده باد دوست من و زنده باد دوست دوست من تاریخ مصرفی تا خرداد 1392 دارند.
بهار را نمیشود با اره برقی قطع کرد. هل داد و به زمین انداخت. اینها که با یک فوت جماعتی و یا رای گروهی دود میشوند و میروند هوا هیچ نسبتی با بهار ندارند. بهار را نمیشود برکنار کرد. رای اعتماد به بهار در دست من و تو نیست. بهار نیازی به نشان دولتی درجه یک ندارد.
بهار سرش کلاه نمیرود. فقط تماشا میکند و میخندد به سیاه بازی حاجی فیروزهایی که برای هم دست میزنند و برای هم گریه میکنند و خود را به قلهها شبیه میدانند. بهار اگر تصمیم بگیرد یک روز بساط شما را به خیابان میریزد و شما را به خس و خاشاکی بدل میکند. بهار از جنس ریشه است و از جنس ادب است و از جنس شعر است . از جنس اصالت است.
بهار کاری به سالنهای مجلل برج میلاد ندارد. بهار صبحها از سمت بهشت زهرا و جوانمرد قصاب قدم به خیابان میگذارد و این همه دستهای گرسنه را در سطلهای زباله میبیند که دنبال چیزی میگردند و شباهنگام با افسوس کاغذی برمیدارد و مینویسد: شما حتی بازیگران خوبی هم نبودید.
بهار آمده است بگوید سالی که نکوست از بهارش پیداست. بهار با همه جدی ست. روزی سلیمان نبی مغرور شد. بادی تختش را کج کرد .سلیمان اعتراض کرد به باد که چرا تختم را کج میکنی. باد گفت راست باش تا راستت کنم.
بهار با کسی شوخی ندارد و اگر بخواهد ناگاه هزار شاعر را فرمان میدهد تا تخت سلیمانکها را کج کنند. بهار آدمهای فراوانی دارد که بدون نیاز به یارانه به یاریاش میروند و عیدیشان را از خدا میگیرند و از قطع بودجهشان نمیترسند. حتی اگر فیلمشان را بگیرند و در صحن علنی جایی نمایش دهند.
ما مریدان حضرت بهاریم. امر امر اوست بهار ولایت عشق است نه چیز دیگر...
وقتی یک مکعب مغناطیسی رادربین انبوهی ازبراده های اهن قراردهید تصویر زیر مشاهده میگردد
سبحان الله
سبحان الله
سبحان الله