ناامیدی انجمن موسوم به روزنامه نگاران ایرانی از سیاه نمایی و کاهش مخاطب
سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ
ناامیدی از تامین خوراک برای سیاه نمایی، انجمن بین المللی و رسانه های بیگانه را با کاهش مخاطب و تعطیلی مواجه ساخته است و اختلاف های بین نیروهای سیاسی و روزنامه نگاران افزایش داده و کاهش بودجه و مخاطب و خوراک برای سیاه نمایی، عملا خط تبلیغات علیه نظام جمهوری اسلامی را با رکود وتعطیلی مواجه کرده است...
پس از تعطیلی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در تهران به خاطر فعالیت های خارج از ضابطه و قانون و مقررات وزارت کار، که نه تنها انتخابات طبق ضوابط و با حضور حد نصاب اعضای انجمن امکان پذیر نمی شد، بلکه برخی اعضای انجمن و هیات مدیره در ارتباط با رسانه های خارجی، نهادهای بین المللی مسئله دار و.... در جهت سیاه نمایی اوضاع کشور تلاش داشتند و تعدادی از آنها بازداشت و تعدادی نیز به خارج کشور گریختند و در رسانه های برانداز و مخالف نظام از جمله بی بی سی، صدای آمریکا، رادیوفردا و.... کار کنند، انجمنی با عنوان انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایران تشکیل شد.
نوشابه امیری و هوشنگ اسدی
به گزارش بولتن نیوز، این انجمن با حلقه اولیه نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، نیک آهنگ کوثر، علی رضا نوری زاده، روزبه میر ابراهیمی، رافت و.... تشکیل شد که یا سوابق وابستگی به دستگاه های جاسوسی انگلیس و آمریکا دارند یا وابسته به صدای آمریکا هستند یا در طول دوران فعالیت قبل و بعد از انقلاب، پرونده های شاخصی در مخالفت با منافع ملت ایران و همراهی با کشورهای بیگانه داشته اند و سال هاست که در کشورهای خارجی، علیه منافع نظام و ملت ایران همکاری می کنند.
اما با کمال تعجب و حضور روزنامه نگاران ایرانی خارج کشور، نه تنها توفیقی در جهت جلب حمایت آنها و عضو گیری گسترده نداشت بلکه عملا به محلی برای عرض اندام سیاسی عناصر مسئله دار و برانداز و مخالف نظام تبدیل شد و به جای آن که مسائل و منافع ملی ایران پیگیری شد عملا محل حضور عناصر سازمان های جاسوسی انگلیس و آمریکا و محل نفوذ عده ای از عناصر معلوم الحال بود.
مزروعی
در نتیجه افرادی مانند علی اکبرموسوی خوئینی، اکبرگنجی، علی مزروعی و بسیاری از روزنامه نگاران اصلاح طلب که در داخل کشور فعالیت بیشتری داشته اند تمایل زیادی به این انجمن نداشته اند در جلسات شرکت نکرده اند و یا دیدگاه مستقل از این انجمن را ارائه داده اند و در نتیجه این انجمن با حلقه ضعیف و مسئله دار اولیه خود عملا متوقف و کم فعالیت شده و در بیانیه ها و موضع گیری های خود نیز نتوانسته تعداد زیادی امضا یا حمایت روزنامه نگاران ایرانی خارج کشور را جلب کند.
در نتیجه همان طور که بسیاری از مسوولان و اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران منحل شده داخل کشور، گفته اند این انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایران عملا تعطیل شده ارزیابی می شود زیرا نه تنها در تحلیل اوضاع ایران و روزنامه نگاران کاملا سیاسی، و جانبدارانه عمل کرده و با سیاه نمایی خوراک تبلیغاتی برای کشورهای غربی ایجاد کرده بلکه توان جلب مخاطبان و روزنامه نگاران را نداشته است.
جلساتی که این انجمن در پاریس و سایر شهرهای اروپایی برگزار کرده نیز به جهت پراکندگی، نوع موضع گیری ها و عدم حمایت روزنامه نگاران، عملا محدود و کم جمعیت و با چند سخنرانی کلیشه ای برگزار شده است و کاملا منفعل وبی تحرک و بدون نتیجه بوده است.
موضع گیری ها، بیانیه ها و فعالیتی که این انجمن تاکنون داشته، عملا موجب شده که حتی حلقه اولیه نیز تمایلی به حضور بیشتر در این فعالیت ها نشان ندهد و افرادی مانند علی مزروعی که رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران با حدود 3 هزار عضو بوده اکنون تمایلی به فعالیت در چارچوب این انجمن از خود نشان نمی دهند.
اکثر برنامه های این انجمن بین المللی روزنامه نگاران، به تجمعات سیاسی و گعده ها و گفت وگوهای سیاسی و با سیاه نمایی و صدور نظر و بیانیه در خصوص روزنامه نگاران داخل ایران محدود شده و نه تنها به بهبود اوضاع روزنامه نگاران خارج کشور و داخل کشور کمک نکرده است بلکه اوضاع روزنامه نگاران و رسانه های فارسی زبان نیز به وخامت بیشتری منجر شده است.
در نتیجه همان طور که بسیاری از مسوولان و اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران منحل شده داخل کشور، گفته اند این انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایران عملا تعطیل شده ارزیابی می شود زیرا نه تنها در تحلیل اوضاع ایران و روزنامه نگاران کاملا سیاسی، و جانبدارانه عمل کرده و با سیاه نمایی خوراک تبلیغاتی برای کشورهای غربی ایجاد کرده بلکه توان جلب مخاطبان و روزنامه نگاران را نداشته است.
جلساتی که این انجمن در پاریس و سایر شهرهای اروپایی برگزار کرده نیز به جهت پراکندگی، نوع موضع گیری ها و عدم حمایت روزنامه نگاران، عملا محدود و کم جمعیت و با چند سخنرانی کلیشه ای برگزار شده است و کاملا منفعل وبی تحرک و بدون نتیجه بوده است.
موضع گیری ها، بیانیه ها و فعالیتی که این انجمن تاکنون داشته، عملا موجب شده که حتی حلقه اولیه نیز تمایلی به حضور بیشتر در این فعالیت ها نشان ندهد و افرادی مانند علی مزروعی که رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران با حدود 3 هزار عضو بوده اکنون تمایلی به فعالیت در چارچوب این انجمن از خود نشان نمی دهند.
اکثر برنامه های این انجمن بین المللی روزنامه نگاران، به تجمعات سیاسی و گعده ها و گفت وگوهای سیاسی و با سیاه نمایی و صدور نظر و بیانیه در خصوص روزنامه نگاران داخل ایران محدود شده و نه تنها به بهبود اوضاع روزنامه نگاران خارج کشور و داخل کشور کمک نکرده است بلکه اوضاع روزنامه نگاران و رسانه های فارسی زبان نیز به وخامت بیشتری منجر شده است.
اکثر رسانه های فارسی زبان مانند رادیو زمانه، روز آن لاین، صدای آمریکا به خاطر برنامه های کلیشه ای و سیاه نمایی و عدم توجه به واقعیت های جامعه ایرانی در داخل و خارج کشور، به کاهش شدید مخاطبان منجر شده است.
وابستگی رسانه های فارسی زبان خارجی به دستگاه های جاسوسی، وزارت خارجه ودولت های غربی، موجب شده که عملکرد آنها به شدت ضعیف و کلیشه ای و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی سمت گیری شود و در نتیجه هم از جهت جذب کمک های مالی و اسپانسر و هم از جهت بودجه در حال کاهش آنها به خاطر بی نتیجه بودن فعالیت آنها و کاهش شدید مخاطبان، بحران های بسیاری را موجب شده است.
همچنین مراکز و نهادها و موسسات اطلاع رسانی و تحقیقاتی غربی نیز که با مشکلات بسیاری مواجه شده اند عملا روبه تعطیلی هستند و اکثر محققان و روزنامه نگاران ایرانی که در این رسانه ها و موسسات کار می کنند با کاهش حقوق، اخراج و تعطیلی این مراکز مواجه شده اند.
این روند، نتیجه فعالیت های کاملا سیاسی و جانبدارانه و وابستگی به دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی غرب و دولت های آمریکا وانگلیس است و رفتارهای کلیشه ای ، گزارش های کاملا سیاه نمایی شده، موجب شده که هر روز از تعداد این رسانه ها کاسته و از مخاطبان آنها نیز کاسته شود.
نیک آهنگ کوثر
اختلاف نظر بین بخشی از روزنامه نگاران اصلاح طلب، با کسانی که خط بر اندازی و جاسوسی را در پیش گرفته اند نیز موجب شده که همکاری روزنامه نگاران با انجمن بین المللی روزنامه نگاران به شدت کاهش یابد و رسانه های فارسی زبان نتوانند از خوراک کافی برای برنامه های خود بهره ببرند یا بودجه کافی جذب کنند و موضع گیری های متفاوت و اختلاف دیدگاه نیز موجب شده که همواره درگیری های لفظی، جلسه ای و مقاله ای آنها به وضوع به گوش برسد.
نتیجه آن که افراد وابسته به دولت های غربی، به خوبی دریافته اند که موج حوادث بعد از انتخابات 88 و خروج روزنامه نگاران سرد شده و خوراک و تحلیل های آنها پایان یافته و نوعی دلسردی از نوع تفکر براندازانه آنها بر اکثر روزنامه نگاران خارج کشور حاکم شده و نوعی سرگشتگی را برای بسیاری از این افراد برانداز مانند اعضای انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایرانی به وجود آورده است ورفتارها و موضع گیری های افرادی مانند نیک آهنگ کوثر نیز به خوبی نشان می دهد که دچار فقدان استراتژی و برنامه هستند و نسبت به ادامه همکاری و فعالیت خود با این نوع نگرش ها کاملا تردید دارند.
عصر پنج شنبه سوم اسفند با حضور جمعی از روزنامهنگاران ایرانی مقیم فرانسه، و نیز گروهی از خبرنگاران و فعالان رسانه ای فرانسه، ، کنفرانسی مطبوعاتی در اعتراض به بازداشت روزنامه نگاران و برخورد با اهالی مطبوعات در ایران برگزار شد.
در این کنفرانس روزنامه نگاران مقیم پاریس، و در مرکز پذیرش رسانههای خارجی فرانسه (CAPE) برگزار شد، الیویه دالاژ، نایب رییس فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (آی.اف.جی)؛ لوسی موریون، مدیر پژوهش سازمان گزارشگران بدون مرز؛ سارا دانیل، مسئول سرویس بینالملل هفته نامه فرانسوی نوول ابزرواتور؛ و عبدالرضا تاجیک روزنامهنگار مقیم فرانسه ملاحظات خود را بیان کردند.
این نوع همکاری ها و اعلام مواضع نشان می دهد که عده ای تلاش دارند که با حضور چهره های غربی و مخالفان نظام، از هر نوع اتفاقی برای تحت فشار قرار دادن نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند.
نتیجه آن که افراد وابسته به دولت های غربی، به خوبی دریافته اند که موج حوادث بعد از انتخابات 88 و خروج روزنامه نگاران سرد شده و خوراک و تحلیل های آنها پایان یافته و نوعی دلسردی از نوع تفکر براندازانه آنها بر اکثر روزنامه نگاران خارج کشور حاکم شده و نوعی سرگشتگی را برای بسیاری از این افراد برانداز مانند اعضای انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایرانی به وجود آورده است ورفتارها و موضع گیری های افرادی مانند نیک آهنگ کوثر نیز به خوبی نشان می دهد که دچار فقدان استراتژی و برنامه هستند و نسبت به ادامه همکاری و فعالیت خود با این نوع نگرش ها کاملا تردید دارند.
عصر پنج شنبه سوم اسفند با حضور جمعی از روزنامهنگاران ایرانی مقیم فرانسه، و نیز گروهی از خبرنگاران و فعالان رسانه ای فرانسه، ، کنفرانسی مطبوعاتی در اعتراض به بازداشت روزنامه نگاران و برخورد با اهالی مطبوعات در ایران برگزار شد.
در این کنفرانس روزنامه نگاران مقیم پاریس، و در مرکز پذیرش رسانههای خارجی فرانسه (CAPE) برگزار شد، الیویه دالاژ، نایب رییس فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (آی.اف.جی)؛ لوسی موریون، مدیر پژوهش سازمان گزارشگران بدون مرز؛ سارا دانیل، مسئول سرویس بینالملل هفته نامه فرانسوی نوول ابزرواتور؛ و عبدالرضا تاجیک روزنامهنگار مقیم فرانسه ملاحظات خود را بیان کردند.
این نوع همکاری ها و اعلام مواضع نشان می دهد که عده ای تلاش دارند که با حضور چهره های غربی و مخالفان نظام، از هر نوع اتفاقی برای تحت فشار قرار دادن نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند.
روزبه میر ابراهیمی
این افراد و رسانه های فارسی زبان برانداز، وقتی با مشکل به هم پاشیدگی خبرنگاران و فعالان سیاسی خارج کشور مواجه شدند، برای آن که با کمبود خوراک مواجه نشوند و به نوعی بتوانند مسائل حاشیه ای، کم اهمیت داخل را بزرگنمایی کنند و روی پرونده چند دستگیری و احضار مانور بدهند، تلاش کردند که با کمک روزنامه نگاران داخلی در روزنامه های اصلاح طلب، به خانواده ها و جریانات و اخبار داخلی دسترسی داشته باشند و با گول زدن این افراد، نوعی از ارتباط ها را ایجاد و برخی اطلاعات را به خارج کشور انتقال دادند و یا زمینه حضور رسانه های بیگانه را فراهم آورند.
اما وزارت اطلاعات با هوشیاری و تذکر در 10 ماهه گذشته و همچنین احضار و بازداشت و گفت و گو با روزنامه نگاران و سپس آزادی اکثریت آنها، به این خط دشمن پایان داد و آنها را دچار دلسردی و ناامیدی کرد و بار دیگر انجمن بین المللی روزنامه نگاران و رسانه های بیگانه را با دلسردی و نداشتن خوراک و اطلاعات لازم برای سیاه نمایی مواجه ساخت و دست دشمن و سازمان های جاسوسی را از مسائل خبری داخل کشور کوتاه نمود. و امید است که روزنامه نگاران نسبت به این موضوع هوشیار باشند واجازه ندهند که رسانه ها و خبرنگاران فارسی زبان وابسته به رسانه های بیگانه و سازمان های جاسوسی، از آنها به نام حقوق بشر، موج سبز، یا هر بهانه دیگری سوء استفاده کنند و خط سیاه نمایی و براندازی را دنبال کنند.
ترکیب اعضای موسس این انجمن نشان می دهد که بیش از روزنامه نگاری، به کار سیاسی و ضدیت با جمهوری اسلامی مشغولند ومنافع کشورهای غربی، آمریکا و قدرت های غربی را در نظر دارند و وابستگی زیادی به رسانه های دولتی کشورهای غربی، سازمان های دولتی آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی دارند...
هیئت موسس این انجمن آقایان علیرضا نوری زاده، احمد رافت، نیک آهنگ کوثر، هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی و خانم نوشابه امیری هستند.
از ابتدا تشکیل این انجمن تنها خط مشی سیاسی دارد و به جای فعالیت صنفی، به دنبال فعالیت حزبی و سیاسی است و اصلا به وضعیت کار روزنامه نگاران توجه ندارد بلکه تنها بخش خاصی از روزنامه نگاران را که در رسانه های شناخته شده کار می کنند را هدف گرفته است.
احمد رأفت
نکته اصلی این است که این افراد که در خارج به سر می برند تنها از طریق روزنامه نگاری ارتزاق نمی کنند و به خاطر مسائل صنفی در خارج کشور به سر نمی برند بلکه به خاطر مخالفت با نظام یا به دلیل علایق دیگری به خارج رفته اند و در نتیجه موضوع ارتزاق از طریق روزنامه نگاری برای آنها اولویت اول نبوده است بلکه بسیاری از آنها از راه های دیگری تامین درآمد می کنند.
همچنین آن دسته از روزنامه نگاران که معاش آنها به حقوق روزنامه نگاری وابسته است در روزنامه ها، رادیو و تلویزیون دولت های غربی کار می کنند و از طریق منابع دولت های غربی تامین معاش می شوند.
افرادی که تنها در سایت ها و وبلاگ ها فعالیت دارند نیز معاش خود را از راه های دیگری تامین می کنند.
ترکیب اعضای موسس نیز نشان می دهد که بیش از روزنامه نگاری، به کار سیاسی و ضدیت با جمهوری اسلامی مشغولند ومنافع کشورهای غربی، آمریکا و قدرت های غربی را در نظر دارند و وابستگی زیادی به رسانه های دولتی کشورهای غربی، سازمان های دولتی آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی و... دارند.
نکته جالبی که به عنوان اولین شرط در فرم عضویت آمده از روزنامه نگار متقاضی می خواهد که فایل قرارداد کاری یا توضیح وضعیت کنونی کاری خود را که الزامی است، ارسال نماید. در حالی که بسیاری از روزنامه نگاران در فضای مجازی و دیجیتالی کار می کنند و قرارداد خاصی برای اشتغال خود ندارند.
نکته دیگر این است که در میان صدها نفری که به شکل حرفه ای در خارج از کشور به کار روز نامه نگاری مشغولند تنها تعداد بسیار اندکی از آنان از راه خبرنگاری، حقوق و یا دستمزد دریافت می کنند و معیشت آنها به حقوق روزنامه نگاری وابسته است و دارای قرار داد کاری هستند. عده ای از افراد اپوزیسیون نیز با انگیزه سیاسی و فشار بر جمهوری اسلامی، در کنار شغل واقعی خود به کار روزنامه نگاری مشغولند و درآمد اصلی آنها از راه دیگری تامین می شود و به معنای واقعی روزنامه نگار نیستند بلکه در رسانه ها راهی برای جستجوی اهداف خود یافته اند.
مدیران، گردانندگان، گزارشگران و نویسندگان رادیو و تلویزیون های ماهواره ای و همچنین یکصد سایت اول اپوزیسیون، عملا شغل اصلی دیگری غیر از روزنامه نگاری و رسانه دارند و از محل درآمد و کسب و کار خود، برای گردش کار روزنامه و رسانه هزینه می کنند.
این چند نفر هیئت موسس یعنی خانم نوشابه امیری و آقایان علیرضا نوری زاده، احمد رافت، نیک آهنگ کوثر، هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی، اگرچه همگی در برابر کار روزنامه نگاری پول دریافت می کنند و روزنامه نگار محسوب می شوند، اما از منابع دیگری نیز کمک مالی دریافت می کنند و در کنار قرارداد کاری با بنگاه های خبری دولتی و خصوصی، از حمایت های مالی دولت ها نیز برخوردار هستند. براین اساس خود موسسان نیز تنها از محل روزنامه نگاری ارتزاق نمی کنند.
به عبارت دیگر، هیچ تعریف مشترکی برای اعضای خود ارائه نداده اند و قادر نیستند به یک تعریف مشترک برسند و اگر منظور آنها تنها رادیو، روزنامه و تلویزیون های اپوزیسیون باشد، به این معنی است که به دنبال تشکیل انجمنی هستند که بتوانند مخالفان نظام جمهوری اسلامی را دور هم جمع کنند و همان طور که انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در داخل کشور به دنبال کارهای سیاسی بود و منافع صنفی اعضای خود را دنبال نمی کرد و تمام سفرهای مطبوعاتی را اعضای هیات مدیره مانند مزروعی و ارغنده پور استفاده می کردند، در خارج کشور نیز ضد انقلاب به دنبال تشکیل محلی است که به نام روزنامه نگاران، عده ای را دور هم جمع کنند تا اهداف خود را دنبال نمایند.
در شرایطی که اعضای هیات موسس، بارها ضدیت خود را با نظام نشان داده اند و وابسته به دولت های غربی هستند، معلوم است که هدف آنها اصولا روزنامه نگاران فارسی زبان خارج کشور نیست بلکه به دنبال کارکرد سیاسی این انجمن هستند، کار این عده وابسته به دولت های غربی و منابع بودجه ای آنها است. به عنوان مثال نوری زاده، میر ابراهیمی و احمد رافت با صدای آمریکا همکاری دارند و از منابع آن بهره مند هستند.
همچنین بخشی از روزنامه نگاران از منابع غیر روزنامه ای و رسانه ای ارتزاق می کنند و تعدادی نیز به رسانه های دولتی آمریکا وآلمان و فرانسه و بریتانیا وابسته هستند و قرارداد کاری با صدای امریکا، بی بی سی، رادیو فردا، دویچه وله، رادیو فرانسه، سایت روز و زمانه دارند که خط مشی آنها کاملا مشخص و در راستای مخالفت با نظام است و میزان وابستگی معیشت این روزنامه نگاران به منابع دولت های غربی زیاد است.
از دید این چند نفر هئیت موسس یعنی خانم نوشابه امیری و آقایان علیرضا نوری زاده ،احمد رافت ،نیک آهنگ کوثر ،هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی که همگی در برابر کار روزنامه نگاری پول دریافت می کنند و قرار داد کاری با بنگاههای خبری دولت ها دارند، بسیاری فاقد شرایط عضویت شناخته می شوند، چرا که بطور مثال آنان قرارداد کاری با صدای امریکا، رادیو فردا، دویچه وله، رادیو فرانسه، سایت روز و زمانه ندارند!
اشکال جدی دیگری در فرم عضویت وجود دارد که از متقاضی امضاء می گیرند که : من اساسنامه و آییننامه پذیرش را خواندهام و آن را میپذیرم. این بند هم کاملا غیر دمکراتیک و انحصارطلبی است زیرا هئیت موسس موقتی است و بعد از تشکیل مجمع عمومی،باید اساسنامه را تنظیم و تصویب کنند نه این که هفت نفر به جای صدها نفر تصمیم بگیرند.
از آن جا که این هفت نفر تنها به ملاحظات سیاسی خود توجه داشته اند اصلا فکر نکرده اند که تعریف روزنامه نگار در خارج کشور چیست؟ مشکل کجاست ؟ خبر چیست و خبرنگار کیست؟ و شرایط سیاسی و وضعیت خبرنگاران مهاجر کدام است ؟ و تفاوت خبرنگار حرفه ای با ژورنالیست در کجاست ؟
فتنه پیچیده و عمیق سال 88 با لایههای تو در تو، گر چه در لوای سالیان متمادی برنامه ریزی عملیاتی و امنیتی شکل گرفت اما به هر دلیل بخش هایی از سیستم اطلاعاتی ما با وجود تلاش بی نظیر و شبانه روزی به دلیل عمق سنگین فتنه در برخی حوزهها از طراحی های فتنهگران جا ماند و نتوانست به صورت جدی و همه جانبه و در موعد خاص خود، برخی فتنهگریها را پیش بینی کرده و همچون طبیبی حاذق آن را درمان کند.
گر چه بلافاصله پس از وقوع و بروز این فتنه، دستگاههای ذیربط سیاسی و اطلاعاتی وارد ماجرا شده و با سوار شدن بر اطلاعات و محصور کردن دشمن و البته با کمک مردم، غائله خیابانی فتنه براندازانه 88 را مهار کنند اما همه متفق القولند که لایههای بیرونی و خارجی فرماندهی این فتنه همچنان فعال هستند و به دلیل عمق کینه ورزی شان با نظام اسلامی و البته فرمانبری شان از دستگاههای امنیتی و جاسوسی استکبار، دست از فتنهگری علیه نظام بر نخواهند داشت.
هفتههای گذشته اما خبری در رابطه با دستگیری هایی در حوزه برخی روزنامهنگاران وابسته به جریان بیرونی فتنه در فضای سیاسی کشور پیچید؛ این خبرها که بلافاصله از سوی رسانههای شبکه استعماری نظیر BBC، رادیو فردا، رادیو زمانه و ... به صورت دقیق و جزئی منتشر می شد و آن را سیاسی، انتخاباتی و غیر حقوقی لقب می دادند باعث شد تا نگاهها به سمت واقعیت این دستگیری ها متمرکز شود و این دستپاچگی رسانههای دشمن حکایت از به دست گرفتن ابتکار عمل توسط وزارت اطلاعات در مقابله با فتنهای بود که آنها برنامه ریزی کرده بودند.
رله کردن خطوط سیستم غرب از سوی داخلی ها
این خط تا جایی دنبال شد که برخی نمایندگان مجلس نیز به کمک رسانههای ضد انقلاب و رلهکننده به همان خط خبری پیوسته و به دشمنان سوژه تبلیغاتی علیه نظام اسلامی می دادند. در این میان احمد بخشایش اردستانی عضو کمیسیون امنیت ملی یکی از دستور جلسههای این کمیسیون را موضوع رسیدگی به پرونده روزنامهنگاران بازداشت شده عنوان می کند؛ او به «شرق» می گوید: «در حال حاضر اطلاعات ما درباره دستگیریهای صورت گرفته کامل نیست اما مجلس پرونده بازداشت روزنامهنگاران را پیگیری خواهد کرد؛ در پرونده ستار بهشتی هم ابتدا گفتند که گروهی از فتنه سبز ستار بهشتی را کشتهاند تا به مطامع خود برسند! اما این مسأله به نظر برخی نمایندگان بعید می آمد». علی مطهری نیز با حمایت جدی از شبکه رسانهای وابسته به سیستم اطلاعاتی غرب در داخل با انجام مصاحبههای متعدد با رسانههای داخلی فتنه نظیر بهار و شرق حتی خبر از احتمال استیضاح وزیر اطلاعات داد و این دستگیری ها را زیر سؤال برد؛ او در گفتوگو با روزنامه بهار اعلام کرد: «بازداشت روزنامهنگاران دلیل موجهی ندارد». بهار که در مقدمه مصاحبه خود با مطهری در حالی که تنها 10 روز از بازداشتها گذشته بود، اعلام می کرد به دلیل آنکه دادگاهی برای متهمان برگزار نشده این دستگیری ها فاقد توجیه است، نوشت: بیش از 10 روز از بازداشت...، اما با این حال هنوز اتهام 16 روزنامهنگار بازداشت شده در هیچ دادگاهی بررسی و اثبات نشده است.
- ۹۱/۱۲/۱۵