10 اشتراک منافقین و اصلاح طلبان در شعارهای انتخاباتی
يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۵۳ ب.ظ
مریم رجوی یکی از سرکردگان سازمان تروریستی منافقین با انتشار یک اطلاعیه رویکردهای خود برای ریاست جمهوری را بازنشر داده است که شکل خلاصه شده ای از دکترین سیاسی اصلاح طلبان نیز به شمار می آید که ناشی از تمرکز کانون های هدایت گروه های معارض با جمهوری اسلامی ایران می باشد.
رویداد، در ادامه با نگاهی به این باصطلاح پلاتفرم ده ماده ای نقاط مشترک ایدئولوژی سیاسی منافقن و اصلاح طلبان را مورد بررسی قرار می دهیم
رویداد، در ادامه با نگاهی به این باصطلاح پلاتفرم ده ماده ای نقاط مشترک ایدئولوژی سیاسی منافقن و اصلاح طلبان را مورد بررسی قرار می دهیم
.
بند اول: ما خواهان یک نظام کثرت گرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. به کلیه آزادی های فردی احترام می‌گذاریم و بر آزادی کامل رسانه ها و دسترسی بی قید و شرط همگان به فضای مجازی تأکید داریم.
صرف نظر از اینکه ادعای رجوی در شناسایی احزاب و رسانه های مستقل یک دروغ بسیار بزرگ در مقایسه با فضای اختناق آمیز درون فرقه او می باشد، اما از همین منظر اصلاح طلبان نیز با شعار و ادعای یک نظام سیاسی کثرت گرا خود را به میدان های رقابت سیاسی رسانده و ضمن اتخاذ رویکردی مشابه با سایر غرب گرایانی که در طول عمر سیاسی خود حتی به مقابله های مسلحانه نیز روی آوردند از همین ادبیات سیاسی بهره می برند.
بند دوم: از لغو حکم اعدام دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم. علی رغم آنکه منافقین در بازداشتگاه های مخفی خود صد ها تن از اعضای این سازمان را با وحشیانه ترین روش های ممکن به قتل رسانده و آنان را مورد جنایت های شنیع ضد انسانی قرار داده اند ، این شعار نیز در مجموعه اصلاح طلبان حامیان بسیاری داشته و حتی این گروه ها به صورت غیر قانونی دست به تاسیس کمپین هایی علیه اعدام نیز زده اند که طبیعتاً ناشی از همان وحدت رویه ای است که غربی ها به سرپل های خود در داخل و خارج از ایران القا می کنند و انتظار دارند تا این شعارها برای بدست آوردن حاشیه امن و مقابله با عوامل وحشت آفرین تروریست ها و همکاران آنان مورد توجه قرار بگیرد.
چرا که اساساً آمریکایی ها می دانند یکی از مواردی که مجرمان و جاسوس ها را از ادامه اقدامات بزهکارانه شان باز می دارد مجازات های سنگین و برخوردهای جدی قضایی در ایران است بنابراین طیف وسیعی از منافقین تا اصلاح طلبان را برای مقابله با این امر سازمان دهی کرده اند.
بند سوم: مقاومت ایران جدایی دین و دولت را برقرار خواهد کرد، هرگونه تبعیض در مورد پیروان کلیه ادیان و مذاهب ممنوع خواهد بود.(البته منافقین خود در محافلشان مغز شویی و تفتیش عقاید را به صورت قابل توجهی دنبال کرده با عناوینی چون بازخوانی های ایدئولوژیکی، اعتراف به تفکرات و جلسات انتقاد از خود و دیگران وارد این فاز قرون وسطایی از تحمیل عقاید علیه اعضای خود شده اند که این ادعای خنده دار به هیچ عنوان نسبت به این گروهک قابل پذیرش نیست.
محافل روشنفکری مرتبط با اصلاح طلبان و کانون های دانشگاهی نزدیک به این گروه نیز به صورت جدی جدایی دین از سیاست و جدا بودن این دو از یکدیگر را در افکار عمومی نخبگان و عموم مردم به صورتی نهادینه فریاد زده اند و همگان می دانند که اصلاح طلبان حامیان سفت و سخت جدایی دین و دولت به شمار می آیند و نگارش صدها هزار کتاب، مقاله، یادداشت و بیانیه پایانی در احزاب و کنگره ها سندی بر این مدعاست.
بند چهارم: ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم. هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد، و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش برخوردار خواهند بود
شعار معین به عنوان اصلی ترین کاندیدای اصلاح طلب مسلط کردن رویه های فمینیستی در ایران و پیروی از الگوهای رایج در ارتباط با زنان بود، ضمن اینکه مجلس ششم که مملو از حضور اصلاح طلبان بود تمام توان خود را برای الحاق ایران به کنوانسیون جنجالی فمینیستی منع خشونت علیه زنان به کار برد که پس از رویارویی با واکنش های شدید مردمی مسکوت باقی ماند.
هم اکنون نیز اصلاح طلبان در محافل اندیشه ای خود در ارتباط با مسائل اجتماعی زنان همین رویکرد فمینیستی را مورد اشاره قرار داده اند، البته این تذکر نیز ضروری است که زنان در مجموعه های کاری منافقین به عنوان ابزارهایی نابرابر و پست برای لذت جویی سرکرده فرقه مورد استعمار جنسی قرار گرفته و حتی از مقدمات ارزش یک انسان نیز برخودار نیستند.
بند پنجم: ما مدافع برابری کامل همه ملیّتهای کشورمان هستیم و زبان و فرهنگ هموطنانمان را، از هر ملیّتی که هستند، در زمره سرمایه های انسانی تمام مردم این کشور می دانیم که باید در ایران فردا گسترش و ترویج پیدا کنند
سالروز گرامیداشت زبان مادری کاری بود که اصلاح طلبان برای ابراز وفاداری به ارزش های القایی از بیرون آنرا در دستور کار سیاسی خود قرار داده و همه ساله برگزاری همایش هایی آزادانه در قلعه بابک در خصوص آذری ها برای توسعه امیال جدایی طلبانه از مظاهر آن به شمار می آید.
منافقین نیز در طول این سالها بر حذف زبان رسمی از منظومه تربیتی دانش آموزان اصرار کرده و در سطح مختصر علاوه بر کمک به ایده های خائنانه جدایی طلبی در ایران و کمک های مسلحانه به این گروه ها یک برنامه و سناریو قدیمی غرب علیه جمهوری اسلامی و ایران را به پیش برده اند که البته عبارت پیش بردن به معنای تحرک مورد استفاده قرار می گیرد چرا که در متن و محتوا عملاً به عقب حرکت کرده و دست آوردی را نداشته اند..
بندهای ششم و هفتم: ما خواهان ایجاد یک نظام قضایی مدرن مبتنی بر احترام به اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاکمه علنی و استقلال کامل قضات هستیم..
ما متعهد به «بیانیه جهانی حقوق‌بشر» و میثاق ها و کنوانسیون های بین‌المللی از جمله، «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی»، «کنوانسیون علیه شکنجه» و «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» می‌باشیم
خبرگزاری ایسنا که پیش از این به عنوان یک نهاد خبری و رسانه ای اصالتاً اصلاح طلب به شمار می آمد، بارها با انتشار گزارش هایی جهت دار از وضعیت زنان و دانشجویان یا اقلیت ها بسترهایی را فراهم آورد تا جمهوری اسلامی ایران در محافل جهانی با کمک های کاملاً سیاسی آمریکا به عنوان ناقض حقوق بشر معرفی شود، حال آنکه غرب و همپیمانان شرقی شان خود پیشتازان واقعی این عرصه به شمار می آیند.
رامین جهانبگلو نیز در وزارت آموزش و پرورش ایران در دوره اصلاحات جزوه های آموزش حقوق بشری را تدوین کرد که عیناً آموزش گام به گام نگاه های غربی و سکولار می باشد.
علاوه بر این ها دانشگاه مفید و برخی از محافل حوزوی نزدیک به اصلاح طلبان نیز با تمام توان قرائت هایی از حقوق را منتشر کردند که به دیدگاه های غیر اسلامی در تعیین حدود و حقوق افراد متمرکز بود و خود به عنوان تریبون های اصلی ترویج حقوق بشر غربی اقدام به تاسیس مقاطعی از حقوق بشر برای تحصیلات تکمیلی کردند..
بند هشتم: ما مالکیت شخصی، سرمایه‌گذاری خصوصی و بازار آزاد را به‌رسمیت می‌شناسیم. و این اصل را پیش روی خود داریم که چه در اشتغال و چه در کسب و کار تمام مردم ایران باید از فرصت های برابر برخوردار باشند.
اقتصاد لیبرالیستی و نظام سرمایه داری همان نقطه نهایی رویکرد مالی دولت اصلاحات بود، اصلاح طلبی که خود برخواسته از یک رویکرد کاملاً چپ گرایانه اقتصادی از اوایل انقلاب خود را معرفی کرده بود با تغییر رویکردی بسیار قابل ملاحظه خود را خادم سرمایه داری پیشرو معرفی کرد، سرمایه داری که حتی این امکان را داشت تا استخوان های عده ای را زیر چرخ های توسعه له کند..
بند نهم: سیاست خارجی ما مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز، صلح و همکاری های بین‌المللی و منطقه ای و احترام به منشور ملل متحد خواهد بود
این جریان اصلاح طلبی بود که با همین شعار عقبه استراتژیکی گروه های مقاومت در سراسر جهان که با اندیشه اسلامی در حال نبردهای عدالت خواهانه بودند را شکست و روابط ایران با دوستان جهادی اش در کشورهای اسلامی را با سردادن شعار منافع ملی مورد حمله قرار داد.
شعاری که در نهایت تامین کننده یک حاشیه امن و محیطی بی درد سر برای آمریکایی ها و دیدگاه جهانی دهکده جهانی است..
بند دهم:ما خواستار آنیم که ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و عاری از سلاح های کشتار جمعی باشد.
وقتی بهزاد نبوی و دوستانش در گروه سازمان مجاهیدن انقلاب اسلامی اطلاعات هسته ای کشورمان را فروختند با جسارتی خیره کننده این شعار را سردادند که ما اگر این کار را نمی کردیم حکومت قدرتمند می شد و آزادی های شهروندی در ایران را محدود می کرد.
حالا همین شعار را هم منافقین سر داده و با یک برداشت مشترک میان تروریست های نفاق و اصلاح طلبی شکست خورده به مساله هسته ای کشورمان نگاه می شود.
به تمامی موارد فوق می بایست مواضع جبهه مشارکت و ایدئولوگ های آن را افزود که اگر چه در ژست های سیاسی از منافقین بی زاری می جویند اما در مقام عمل بانیان و مروجان دیدگاه هایی هستند که از سویی دیگر نیز دوستان تروریست شان در فرانسه و عراق و آمریکا به دنبال آن می گردند.
بند اول: ما خواهان یک نظام کثرت گرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. به کلیه آزادی های فردی احترام می‌گذاریم و بر آزادی کامل رسانه ها و دسترسی بی قید و شرط همگان به فضای مجازی تأکید داریم.
صرف نظر از اینکه ادعای رجوی در شناسایی احزاب و رسانه های مستقل یک دروغ بسیار بزرگ در مقایسه با فضای اختناق آمیز درون فرقه او می باشد، اما از همین منظر اصلاح طلبان نیز با شعار و ادعای یک نظام سیاسی کثرت گرا خود را به میدان های رقابت سیاسی رسانده و ضمن اتخاذ رویکردی مشابه با سایر غرب گرایانی که در طول عمر سیاسی خود حتی به مقابله های مسلحانه نیز روی آوردند از همین ادبیات سیاسی بهره می برند.
بند دوم: از لغو حکم اعدام دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم. علی رغم آنکه منافقین در بازداشتگاه های مخفی خود صد ها تن از اعضای این سازمان را با وحشیانه ترین روش های ممکن به قتل رسانده و آنان را مورد جنایت های شنیع ضد انسانی قرار داده اند ، این شعار نیز در مجموعه اصلاح طلبان حامیان بسیاری داشته و حتی این گروه ها به صورت غیر قانونی دست به تاسیس کمپین هایی علیه اعدام نیز زده اند که طبیعتاً ناشی از همان وحدت رویه ای است که غربی ها به سرپل های خود در داخل و خارج از ایران القا می کنند و انتظار دارند تا این شعارها برای بدست آوردن حاشیه امن و مقابله با عوامل وحشت آفرین تروریست ها و همکاران آنان مورد توجه قرار بگیرد.
چرا که اساساً آمریکایی ها می دانند یکی از مواردی که مجرمان و جاسوس ها را از ادامه اقدامات بزهکارانه شان باز می دارد مجازات های سنگین و برخوردهای جدی قضایی در ایران است بنابراین طیف وسیعی از منافقین تا اصلاح طلبان را برای مقابله با این امر سازمان دهی کرده اند.
بند سوم: مقاومت ایران جدایی دین و دولت را برقرار خواهد کرد، هرگونه تبعیض در مورد پیروان کلیه ادیان و مذاهب ممنوع خواهد بود.(البته منافقین خود در محافلشان مغز شویی و تفتیش عقاید را به صورت قابل توجهی دنبال کرده با عناوینی چون بازخوانی های ایدئولوژیکی، اعتراف به تفکرات و جلسات انتقاد از خود و دیگران وارد این فاز قرون وسطایی از تحمیل عقاید علیه اعضای خود شده اند که این ادعای خنده دار به هیچ عنوان نسبت به این گروهک قابل پذیرش نیست.
محافل روشنفکری مرتبط با اصلاح طلبان و کانون های دانشگاهی نزدیک به این گروه نیز به صورت جدی جدایی دین از سیاست و جدا بودن این دو از یکدیگر را در افکار عمومی نخبگان و عموم مردم به صورتی نهادینه فریاد زده اند و همگان می دانند که اصلاح طلبان حامیان سفت و سخت جدایی دین و دولت به شمار می آیند و نگارش صدها هزار کتاب، مقاله، یادداشت و بیانیه پایانی در احزاب و کنگره ها سندی بر این مدعاست.
بند چهارم: ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم. هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد، و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش برخوردار خواهند بود
شعار معین به عنوان اصلی ترین کاندیدای اصلاح طلب مسلط کردن رویه های فمینیستی در ایران و پیروی از الگوهای رایج در ارتباط با زنان بود، ضمن اینکه مجلس ششم که مملو از حضور اصلاح طلبان بود تمام توان خود را برای الحاق ایران به کنوانسیون جنجالی فمینیستی منع خشونت علیه زنان به کار برد که پس از رویارویی با واکنش های شدید مردمی مسکوت باقی ماند.
هم اکنون نیز اصلاح طلبان در محافل اندیشه ای خود در ارتباط با مسائل اجتماعی زنان همین رویکرد فمینیستی را مورد اشاره قرار داده اند، البته این تذکر نیز ضروری است که زنان در مجموعه های کاری منافقین به عنوان ابزارهایی نابرابر و پست برای لذت جویی سرکرده فرقه مورد استعمار جنسی قرار گرفته و حتی از مقدمات ارزش یک انسان نیز برخودار نیستند.
بند پنجم: ما مدافع برابری کامل همه ملیّتهای کشورمان هستیم و زبان و فرهنگ هموطنانمان را، از هر ملیّتی که هستند، در زمره سرمایه های انسانی تمام مردم این کشور می دانیم که باید در ایران فردا گسترش و ترویج پیدا کنند
سالروز گرامیداشت زبان مادری کاری بود که اصلاح طلبان برای ابراز وفاداری به ارزش های القایی از بیرون آنرا در دستور کار سیاسی خود قرار داده و همه ساله برگزاری همایش هایی آزادانه در قلعه بابک در خصوص آذری ها برای توسعه امیال جدایی طلبانه از مظاهر آن به شمار می آید.
منافقین نیز در طول این سالها بر حذف زبان رسمی از منظومه تربیتی دانش آموزان اصرار کرده و در سطح مختصر علاوه بر کمک به ایده های خائنانه جدایی طلبی در ایران و کمک های مسلحانه به این گروه ها یک برنامه و سناریو قدیمی غرب علیه جمهوری اسلامی و ایران را به پیش برده اند که البته عبارت پیش بردن به معنای تحرک مورد استفاده قرار می گیرد چرا که در متن و محتوا عملاً به عقب حرکت کرده و دست آوردی را نداشته اند..
بندهای ششم و هفتم: ما خواهان ایجاد یک نظام قضایی مدرن مبتنی بر احترام به اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاکمه علنی و استقلال کامل قضات هستیم..
ما متعهد به «بیانیه جهانی حقوق‌بشر» و میثاق ها و کنوانسیون های بین‌المللی از جمله، «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی»، «کنوانسیون علیه شکنجه» و «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» می‌باشیم
خبرگزاری ایسنا که پیش از این به عنوان یک نهاد خبری و رسانه ای اصالتاً اصلاح طلب به شمار می آمد، بارها با انتشار گزارش هایی جهت دار از وضعیت زنان و دانشجویان یا اقلیت ها بسترهایی را فراهم آورد تا جمهوری اسلامی ایران در محافل جهانی با کمک های کاملاً سیاسی آمریکا به عنوان ناقض حقوق بشر معرفی شود، حال آنکه غرب و همپیمانان شرقی شان خود پیشتازان واقعی این عرصه به شمار می آیند.
رامین جهانبگلو نیز در وزارت آموزش و پرورش ایران در دوره اصلاحات جزوه های آموزش حقوق بشری را تدوین کرد که عیناً آموزش گام به گام نگاه های غربی و سکولار می باشد.
علاوه بر این ها دانشگاه مفید و برخی از محافل حوزوی نزدیک به اصلاح طلبان نیز با تمام توان قرائت هایی از حقوق را منتشر کردند که به دیدگاه های غیر اسلامی در تعیین حدود و حقوق افراد متمرکز بود و خود به عنوان تریبون های اصلی ترویج حقوق بشر غربی اقدام به تاسیس مقاطعی از حقوق بشر برای تحصیلات تکمیلی کردند..
بند هشتم: ما مالکیت شخصی، سرمایه‌گذاری خصوصی و بازار آزاد را به‌رسمیت می‌شناسیم. و این اصل را پیش روی خود داریم که چه در اشتغال و چه در کسب و کار تمام مردم ایران باید از فرصت های برابر برخوردار باشند.
اقتصاد لیبرالیستی و نظام سرمایه داری همان نقطه نهایی رویکرد مالی دولت اصلاحات بود، اصلاح طلبی که خود برخواسته از یک رویکرد کاملاً چپ گرایانه اقتصادی از اوایل انقلاب خود را معرفی کرده بود با تغییر رویکردی بسیار قابل ملاحظه خود را خادم سرمایه داری پیشرو معرفی کرد، سرمایه داری که حتی این امکان را داشت تا استخوان های عده ای را زیر چرخ های توسعه له کند..
بند نهم: سیاست خارجی ما مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز، صلح و همکاری های بین‌المللی و منطقه ای و احترام به منشور ملل متحد خواهد بود
این جریان اصلاح طلبی بود که با همین شعار عقبه استراتژیکی گروه های مقاومت در سراسر جهان که با اندیشه اسلامی در حال نبردهای عدالت خواهانه بودند را شکست و روابط ایران با دوستان جهادی اش در کشورهای اسلامی را با سردادن شعار منافع ملی مورد حمله قرار داد.
شعاری که در نهایت تامین کننده یک حاشیه امن و محیطی بی درد سر برای آمریکایی ها و دیدگاه جهانی دهکده جهانی است..
بند دهم:ما خواستار آنیم که ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و عاری از سلاح های کشتار جمعی باشد.
وقتی بهزاد نبوی و دوستانش در گروه سازمان مجاهیدن انقلاب اسلامی اطلاعات هسته ای کشورمان را فروختند با جسارتی خیره کننده این شعار را سردادند که ما اگر این کار را نمی کردیم حکومت قدرتمند می شد و آزادی های شهروندی در ایران را محدود می کرد.
حالا همین شعار را هم منافقین سر داده و با یک برداشت مشترک میان تروریست های نفاق و اصلاح طلبی شکست خورده به مساله هسته ای کشورمان نگاه می شود.
به تمامی موارد فوق می بایست مواضع جبهه مشارکت و ایدئولوگ های آن را افزود که اگر چه در ژست های سیاسی از منافقین بی زاری می جویند اما در مقام عمل بانیان و مروجان دیدگاه هایی هستند که از سویی دیگر نیز دوستان تروریست شان در فرانسه و عراق و آمریکا به دنبال آن می گردند.